-
رویا
چهارشنبه 23 مردادماه سال 1387 14:59
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش من خواب ماه را دیده ام و آن سه ستاره سبز را و خوب میدانم فردا روز بزرگیست . *** من خواب دیده ام ....
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 مردادماه سال 1387 23:51
آدمها می آیند می روند مثل روزها مثل شبها مثل همین دیشب که دیگر نیست . ....... این همه ی دلیل زندگیست !
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 18 مردادماه سال 1387 23:47
-
عاشقان همه از نسل حوایند ....
پنجشنبه 17 مردادماه سال 1387 23:08
آی آدما که اسمتون آدمه حرفای قلبم واستون مبهمه تو آسمون کمون رنگی ساختین از دل حوا که خبر نداشتین حوای من یه آدم غریبه کجای حرف من آخه عجیبه حوای من دلش میخواد گم بشه اون نمی خواد شبیه مردم بشه شبیه مردمی که بت پرستن فکر می کنن خدا رو می پرستن مردمی که هنوز خدا ندیدن سیب بهشتی رو هنوز نچیدن نه سیب خوش طعم و نه بوی...
-
جماعت من دیگه حوصله ندارم .....
چهارشنبه 16 مردادماه سال 1387 21:41
آدما به حکم آدم بودنشون مجبورن با هم زندگی کننن ، مجبورن خودخواهانه رفتار کنن ، مجبورن همدیگه رو آزار بدن ، مجبورن ..... من اگه نخوام آدم باشم باید کیو ببینم ؟؟! * میشه فقط یه مدت کوتاه کسی کاری بهم نداشته باشه ؟ من خسته ام باور کنید .
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 13 مردادماه سال 1387 23:55
بیا حداقل همین یک فردا را آنقدر با هم مهربان باشیم که ـ حتی اگر دروغ ـ فکر کنم زندگی چقدر قشنگ است ! یه شب مهتاب ماه میاد تو خواب منو میبره کوچه به کوچه باغ انگوری باغ آلوچه ....
-
حرف تازه ای به خاطرم نمی رسد ، ورنه لال نیستم !
جمعه 11 مردادماه سال 1387 00:24
سالهاست غزلی تازه نگفته ام انگار غزلی که به رنگ چشمهای کسی باشد کسی که مثل غزل ، بزرگ مثل سپیدهایم ، شفاف مثل دوبیتی عزیز باشد ! کسی که مثل شعر همیشه ، باشد .
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 مردادماه سال 1387 00:43
همه کوچه ها که بن بست نیست یکی از همین کوچه ها ، کوچه دلباز ما و شماست ....
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 7 مردادماه سال 1387 00:14
خوبی این دنیای مجازی این است که می توانی خودت دنیای خودت را انتخاب کنی و مجبور نیستی جایی بمانی که دوست نداری و کسی را تحمل کنی که دوست نداری و حرفی را بزنی که دوست نداری . اصلا هر کار که دوست داری می کنی . می توانی بروی به دنیاهایی که دوست داری سرک بکشی . هر که را دوست داری اد کنی و دنیای هر که را دوست داشتی لینک کنی...
-
......
جمعه 4 مردادماه سال 1387 11:24
هر از گاه به طرزی مایوس کننده به این نتیجه آزار دهنده میرسم که آرزوهایم مرده اند ، تمام شده اند ! و این بدترین اتفاق برای یک آدم زنده است . هر چند سعی می کنم خودم را مشغول امور دیگر کنم تا فراموش شود این واقعیت تلخ ، اما خودش گاه گاه می آید و سرک می کشد به زندگیم .......رویاهایم چه شده اند ؟ ........ آدمها یادشان می...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 4 مردادماه سال 1387 00:10
اگه تو یه قرعه کشی یک میلیارد تومن برنده بشی با این شرط که باید بیست و چهار ساعته همشو خرج کنی وگرنه ازت پس میگیرنش ، چه جوری خرجش میکردی ؟
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 31 تیرماه سال 1387 16:54
دماوندرا ثبت کردند وگرنه ممکن بود عربها آنرا هم تصاحب کنند و ما مجبور شویم دوباره امضا جمع کنیم و دوباره آثار باستانی کشف کنیم و هی حرص بخوریم . خدا کند زودتر ابوعلی سینا و خیام و دکتر حسابی و علی دایی را هم ثبت کنند ! .. .. .. ز شیر شتر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیده است کار که تاج کیانی کند آرزو تفو بر تو ای...
-
یک دعای ایرلندی :
جمعه 28 تیرماه سال 1387 20:51
خدا کند همیشه راهها به روی تو گشوده باشند بادها پشتیبان تو باشند آفتاب چهره تو را گرم کند و باران آرام آرام بر کشتزارهایت ببارد .
-
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند ؟
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1387 09:55
دلم نه عشق آتشین میخواد نه دلدادگی افسانه ای نه دروغهای قشنگ نه سکوت تلخ شاعرانه نه ادعاهای بزرگ نه بزرگیهای پر از ادعا ..... دلم یه فنجون قهوه داغ میخواد و یه دوست که بشه باهاش حرف زد !
-
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
جمعه 21 تیرماه سال 1387 01:29
تحمل اینهمه تکرار از حوصله من افزونتر است آی زندگی دلم را به کجایت خوش کرده ام ؟!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 19 تیرماه سال 1387 22:58
آنکه می نویسد یارای آن را دارد که دنیا را به سخره گیرد و دنیا در پی پاسخش ناتوان می ماند .....
-
پائولو کوئیلو :
دوشنبه 17 تیرماه سال 1387 14:29
هیچ کس نمی داند که در چند دقیقه بعد چه اتفاقی خواهد افتاد ، با این حال مردمان هنوز به پیش می روند ، زیرا اعتماد دارند ، زیرا باور دارند .
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 تیرماه سال 1387 12:58
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 تیرماه سال 1387 23:11
قاصدکم ؛ دلتنگیهای نگفته ام را به دست کدام باد میسپاری؟ من منتظر قشنگترین خبر دنیایم .
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 7 تیرماه سال 1387 19:34
۱- همیشه حرفهایی برای نگفتن هست . ۲- کسی که حرفی برای گفتن دارد اگر میخواهد به خدا خیانت نکند باید حرفش را بگوید . ( آتش بدون دود )
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 30 خردادماه سال 1387 23:54
پرواز را تجربه نکرده بودم اگر ، زمینی بودنم زیاد هم سخت نبود . دلی که به آسمانها رفت اما ، ماندنش مشکل است ... آنقدر مانده ام که آغاز رفتنم را نظاره گر باشم ... .... خدا کند باران ببارد / خدا کند باران ببارد /
-
تولدم مبارک
دوشنبه 27 خردادماه سال 1387 14:46
انگار به دنیا آمدم !
-
چرا ؟
جمعه 24 خردادماه سال 1387 15:53
من موندم حیرون ؛ وقتی یه میکروارگانیسم کوچولو مثل باکتری تا این حد هدفمند عمل میکنه ، ما آدما چرا اینقدر بی شعوریم ؟؟
-
مرد حسود !
پنجشنبه 16 خردادماه سال 1387 23:04
خدا عاشق شده بود ، آدم فهمید . از بهشت آمدند بیرون ..... بعدها ، خدا مریم را آفرید .
-
نیازمندی .
جمعه 10 خردادماه سال 1387 21:58
شدیدا به یک آدم نیازمندم .... کسی سراغ داره ؟
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1387 22:46
در شور پلنگانه من وسوسه ماه در حوصله ماه خیال چه پلنگیست ؟ !
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 7 خردادماه سال 1387 14:53
اگر با من نبودش هیچ میلی چرا لیلی هی میزنه سر منو میشکنه ؟!
-
؟
جمعه 3 خردادماه سال 1387 14:43
کسی چه میداند شاید پرنده ای که آواز می خواند همان خدای عاشقیست که فراموش کرده ایم .....
-
موش مردگی !
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1387 21:47
تابستون گذشته یه روز بر حسب اتفاق یه موش سیاه تپل خوشگل اومد تو مرکز ما . اونقدر دوست داشتنی بود که وقتی رو دو تا پاهاش می ایستاد و زل می زد بهت ، دلت میخواست بری ماچش کنی . شده بود تنها رفیق من تو این ساختمون بی رفیق ! کم کم بهش عادت کرده بودم . اما از اونجایی که بودن موش تو یه آزمایشگاه میکروبشناسی همیشه خطرناک بوده...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 اردیبهشتماه سال 1387 21:12
اگه خدا یه فیل به مهربونی هورتون باشه ، دیگه خیالم از بابت زندگی راحته .