رئیس بیمارستان گفت : به پزشکهای ما اعتماد کنید ٫ حال بیمارتان خوب خواهد شد . یکی دیگه می گفت ببرش امامزاده حتما شفاش میده.... توی اتوبوس که نشست بغل دستیش گفت بهش روزی یه دونه سیب و دو قاشق عسل بده بخوره خوب می شه ٫ جوونی که ایستاده بود گفت بده فالش رو بگیرن ......
خلاصه هر کسی یه راه حل پیشنهاد داد ولی ٫
هیچ کس نگفت امیدت به خدا باشه ...... !
(نقل از زیر آفتاب )