غروب بود که راه افتادم . سوسوی ستاره ها مرا به خویش می خواند . با هر گام به اندازه دنیا پیش می رفتم به سمت ماه. . . . آسمان انگار دلش گرفته بود . نمی دانستم چرا ! آخر من که همسفر ستاره ها بودم و ماه مقصدم بود تنها پرواز را می دیدم . . . . من راه افتاده بودم ! اما سالهاست که در جاده مانده ام در انتظار سپیده دم . حالا می دانم که چرا آسمان آن شب بغض کرده بود.
وحیده |
سلام
قشنگ بود
پس خوب شد که شعرات رو واسم نفرستادی و خوب شد که من یه نمونه واست نوشتم (:
مرسی
این وحیده کی هست دقیقاٌ؟
وحیده خواهرمه . قبلا معرفیش کردم . اونم گاهی اینجا مینویسه
سالهاست که در جاده مانده ام
در انتظار سپیده دم .
خیلی زیباست. خیلی.
موفق باشی دوست من
سلام وحیده خانم
خوشحالم بعد از مدتها دوباره مارو با بیانات شیواتون مستفیذ فرمودین
امیدوارم هیچوقت آسمون دلت ابری و بغض آلود نباشه
---------------------------------------------------------------------
سعیده خانم امیدوارم شما هم مارو توو این شبهای فرشته ای فراموش نکنی
سلام ....
میدونی وقتی بچه ها با هم دوست میشن یه قول و قرارهایی میذارن مثلا اینکه
شکلاتاشون را باهم بخورن .....
اسباب بازی هاشون مال دوتاشون بشه ....
و خلاصه قانون و قوانین زیبای کودکی!
کاش دوستی هامون مثل کودکی هامون باصفا بشه!!!!
.
.
.
.
با تبادل لینک موافقی؟ قدم اول در یک دوستی صمیمانه؟
سبلام سعیده
خوبین
از این که اومدین ممنو
اپم ها
تشریف اوردین خوشحال میشم
موفق باشین
سلام سعیده جان
ممنون که خبرم می کنی
زیبا و با مفهوم بود
خداییش فرصت ندارم آپ کنم همین روزا آپ می کنم
با سلام
شرمنده یه چند روزی رفته بودم مرخصی
به روزم با یه شعر(دلیل مرخصی)
سلام
خوبی؟
خیلی قشنگ بود
منم آپم خواستی سر بزن
قربانت یک آدم اینجوری
پرنده مرده ست
و پرواز در ذهن صنوبرها به خاطره ای دور بدل شده
خاطره ای که
نهال های جوان
به یاد ندارند ...
سلام گلم
من که همه های نظراتت و دیدم گلم احتما لا دقت نکردی!
قربانت یک آدم اینجوری
سلام دوست گلم.آپم لایق دونستی سری بهم بزن.منتظرتم.
راستی باید بگم عالی بود.خیلی زیبا نوشتی لذت بردم شاد باشی...
ممنون که بهم سر زدی
شما لطف داری!
خوشحال میشم بازم بیای سمت ما!
تا بعد...........
سلام
خیلی زیبا بود...مرسی خبر دادی
وحیده کیه؟ اگر فضولی نباشه
خیانت غیرت عشق است گاهی که وصل ممکن نیست
چه آسان ننگ می خوانند نیرنگ زلیخارا!!
سلام دست شما درد نکنه حالا دیگه حرفهای من تکراریه...؟بازم ممنون از نظرتون...روزات برفی
فرشته ها آمده اند پایین همه جا پر از فرشته است از کنارت که رد می شوند می فهمی؟ اسمت را که صدا می زنند می شنوی؟ دستشان را که روی شانه ات می گذارند حس می کنی؟ راستی حیاط خلوت دلت را آب و جارو کرده ای؟ دعاهایت را آماده گذاشته ای؟ آرزوهایت را مرور کرده ای؟ می دانی که امشب به تو هم سر می زنند؟ می آیند و برایت سوغاتی می آورند پیرهن تازه ات را . خدا کند یک هوا بزرگ تر شده باشی می آیند و چهار گوشه دلت را نور و گلاب می پاشند می آیند و توی دستشان دعای مستجاب شده و عشق است .
عزیز خوب ! منتظرم .
یا علی
سلام سعیده جان. خوبی؟
آپم
موفق باشی
وبلاگ قشنگی داری ...اگه تونستی یه سر هم به ما بزن ...به امید خدا این روابط ادامه داشته باشه
ممنون
سلام
به روزم و منتظر حضور گرمت
شاد باشی