( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

تو می دونی چرا اینجوریه ؟

دوستی واژه قشنگیه ٫ دنیای قشنگی هم داره. همه چی توش بی ادعاست ٫ بی توقعه . اما همین دو تا دوست وقتی یهو نسبت به قلب هم احساس تملک پیدا می کنن ( بدترین حالتی که تو عشق اتفاق می افته ) اونوقت دیگه همه چی عوض می شه : بهانه های الکی ٫ قهر و آشتی های بچگانه ٫ توقعات بیجا ... کافیه یه روز بهش بگی امروز صبح چاییت زیاد شیرین نشده بود اونوقته که سه روز باهات قهر می کنه که منظورت از این حرف چی بود ؟! !

تازه وای به اون روزی که می ری و بهش می گی پول موبایلت این ماه زیاد شده ٫ اشک گوشه چشماش جمع می شه و کنج لبش هی می پره که اگه مزاحمتم خب از زندگیت می رم تا راحت شی از دستم ! حالا تو هی بایدفکر کنی که بابا اصلا چه ربطی داشت و پونصد تا دلیل بیاری براش که منظورت این نبوده و فقط خواستی باهاش درددل کنی.

حالا فکرشو بکن یه روز که خیلی دلت گرفته و دوست داری با یکی حرف بزنی هزار بار باید با خودت مرور کنی که اگه باهاش حرف بزنم حالم بدتر از اینی که هست نشه !

اگه زمانی هم ازش گله کنی بهت می گه عزیزم من که خیلی دوست دارم ٫ یعنی تا حالا نفهمیدی اینو ؟ !!!  

خب حتما عاشقی یعنی این !

روح شاعر شاد که گفته : عشقو ببین چه می کنه !! 

نظرات 17 + ارسال نظر
بارون سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:11 ب.ظ http://man-o-baroon.blogsky.com

اینجور موقع ها فقط میشه گفت....

مسیح سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:14 ب.ظ

با سلام
حالا کجاشو دیدی؟!
یک سر عاشقی درده سر بید
وحیده جان ممنون که سر زدی باز هم به شما.....

وحیده سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:30 ب.ظ

یه شاعر روان شاده دیگه هم هست که می گه:
عشق یک چیزی مثه کشک و دوغه (-؛

بی کلام سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:09 ب.ظ http://be-happy.blogsky.com

سلام
چطوری؟
با مزه نوشته بودی (;

شاد باشی

رضا سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:10 ب.ظ http://hoof.blogsky.com

سلام سعیده خانم.منو یاده اونی انداختی که دلمو شکست.خوب قشنگ بود. / من سرم شلوغه همین روزا پست جدید رو می ذارم!

یک آدم اینجوری سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:11 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

دوست داشتم اولی کسی باشم که برات نظر می ده ولی دیر کردم
خیلی قشنگ بود
متشکرم

آرش سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:33 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

من فکر کنم این مطلب بیشتر در مورد دخترا صادق باشه چون خیلی حساس تر از پسران با یه حرف کوچیک شاید واسه همیشه ترکت کنن یا دلشون بشکنه خب البته نازشونم زیاد دیگه باید با احتیاط باهاشون حرف زد

پویا سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:29 ب.ظ http://pooyamcs.blogsky.com

سلام
قشنگ بود

someone سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:01 ب.ظ http://yaveh-gooyan.blogsky.com

آره حقیقت همینه ...
از تملک متنفرم

عشق زاییده قصه هاست .....
وجود خارجی نداره ....

مسیح سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:06 ب.ظ

من اومده بودم

امیر چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:06 ق.ظ http://amirlovek.blogsky.com

تا شقایق هست زندگی باید کرد .
حالا چه خوب چه بد

حامد چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:26 ق.ظ

به نظر من بیشتر باید ببینیم که از کدوم دست دادیم که حالا داریم از این دست میگیریم(به طور کلی)
به وحیده هم بخاطر نظرش در مورد عشق تبریک میگم به هر حال خیلی ها معتقدند که کشک هم جزو غذاهای کامله و حسن دیگش اینه که مثل خربزه لرز نداره تا مجبور بشی پاش بشینی

وحیده:
البتته من هم با این نظر موافقم که کشک و دوغ هم جزو غذاهای بسیار مقوی و مغذذی می باشند، امما شایان ذکر است که اگر همین مواد غذایی را بدون رعایت موازین بهداشتی و اصول خاص خود استفاده نماییم، لرزشی بسیار بیشتر از آن لرزی که به هنگام خوردن خربزه به آن دچار می شویم، بر ما مستولی خواهد شد.
بنابراین بهتر است به همه عوارض قبلی و بعدی همه عوامل موجود در زندگی بیاندیشیم.
والسلام

صبا چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:46 ق.ظ http://abgoosht.blogsky.com

سلام
آپم دوست عزیز بیای خوشحال می شم.

سعید چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:35 ق.ظ http://jenabsarhang.blogsky.com/

سلام استاد خسته نباشید .
پست قشنگی نوشته بودی نمی دونم همه ما با اینکه میدونستیم عشق اسارت میاره نه آزادی و آزادگی دوست داشتن و دلبستگی زنجیری که با اراده خودمون اجازه میدیم تقدیر ما رو به بند بکشه اما مشتاقانه به سوی اسارت رفتیم .
شاید زندگی از دید یک زندانی ابدی زیباست ...
اینم واسه وحیده جان :
اول بابت کامنت زیبات ممنون
تو کامنتت گفته بودی خدا این همه ادم رو واسه چی آفرید . شاید تنهایی اونی نباشه که ما آرزوش رو داشتیم شاید مرحمی نباشه واسه زخم با یار بودن اما تعدد آدمها دلیل بر این نمیشه که بگیم به جای دیوار و مرز و هزار جور واژه ای که انسان رو به تنهایی وادار میکنه باید پل گذاشت . ما تنها برای همزیستی مسالمت آمیز با هم هستیم شاید . سعیده نظر تو چیه ؟

یک آدم اینجوری چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:03 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

سلام آپم
خوشحالم می کنی بهم سربزنی عزیزم
در ضمن نظر فراموش نشه
قربانت یک آدم اینجوری

حسین شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:34 ب.ظ http://silentsong.blogsky.com

سلام.
منم لینکت کردم.
ممنون می شم تو هم اینکارو کنی.در مورد راه ها و جاده ها هم موافقم.
خیلی جالب بود.
راستی یه ایراد بزرگ داره وبلاگت اونم اینکه توی ۱پست هر شخص فقط یه بازر می تونه نظر بده.
فعلا.

ویدا سه‌شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:47 ق.ظ http://www.vida.it.tt

والا من اخرش نفهمیدم چرا اینجوریه.به من سر بزن شاید تو فهمیدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد