( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

         

             چرا برای من نماز باران نمی خوانی ؟؟

نظرات 3 + ارسال نظر
مهتاب سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:12 ب.ظ http://jodi.blogsky.com

سلام به سعیده عزیزم
من شرمنده محبت های توام دوست عزیز . منا ببخش هر وقت از بابا خبری نیست من دل و دماغ هیچ کاری را ندارم . مطلب هذیانت خیلی جالب بود اصلا به هذیان شبیه نبود به حرفی شبیه بود که صمیمانه از دل بر می خواست . امیدوارم باران رحمت عشق و محبت همیشه در زندگیت بباره .
شاد و سربلند باشی
به امیددیدار

عطر نعنا سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:44 ب.ظ

شاید چون....احتیاجی به نماز بارون نداری...همینجوریشن شاید بارونی هستی

وحیده چهارشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:58 ب.ظ

دیگه خیلی وقته نماز حاجت کسی برآورده نمی شه.
خدا خودش بهتر می دونه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد