( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

هذیان

 

چقدر این روزها حواست با ما نیست عزیز دل. نکند آبی نگاهت پرنده ای می خواهد که من نیستم .نکند گوشه چشمت خانه اغیار شده ! نکند............نه خدا نکند .

من که کافر چشمان بی دینت شده ام . من که هر چه داشتم ونداشتم همه٫ دو بیت شعر شد آن هم فدائ آن خنده شیرینت .

ببین ٫ میان قابی که نیست ٫ روبروی عکسی که از تو ندارم چه صادقانه دلتنگت شده ام .

....

خواب نما شده ام انگار : این صدای زنگ دلم است !!

چقدر این روزها هوا معطر شده ٫

بهار که نیست الان ؟

نظرات 20 + ارسال نظر
پویا یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:12 ق.ظ http://pooyamcs.blogsky.com

سلام
خوبی؟
منم خوبم
از این نصفه متوجه شدم (:
نمیدونم چرا اینقد خنگم
از بس متال گوش دادم متال هم که درباره ناهنجاری های جامعه و ظلام و ستم و .. است عشق و این حرفا یادم رفته

آرش یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:33 ق.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

این نوشتتو می تونی به صورت شعرم در بیاری؟؟
اگه بتونی محشر میشه.
سعیتو بکن حتما می تونی.

شهرام یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:05 ق.ظ http://mylovely.blogsky.com

سلام.
من که چیزی نفهمیدم از این "هذیان". ولی خوب وظیفه ی شرعی بود که به وبلاگت سر بزنم. باز هم بیا اون طرفا. منتظرتم.

پویا یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:01 ق.ظ http://pooyamcs.blogsky.com

سلام
خوبی؟
دوست دارم نظرتو راجع به قالب و موزیک بدونم
میای؟

پویا یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:26 ب.ظ http://pooyamcs.blogsky.com

سلام
خیلی دیر بالا میاد؟
قبلیه که فقط یه روز گذاشتم بهتر بود؟

مژده یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:40 ب.ظ http://mozhdeh.blogsky.com/

چه متن زیبایی! کیف کردم !!! مرسی

پویا یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:55 ب.ظ

ممنوووووووووووووووووون

امیر یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:55 ب.ظ http://amirlovek.blogsky.com

سلام عزیز
جالب بودو زیبا
یه اخمقی همش کرم میریزه و بلاگ مارو بهخاطر اون میبندن
-------------------
موفق باشی

غریبه ای که فراموش شد ... یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:15 ب.ظ

متن زیبایی بود . گاهی هذیان هم زیباست ... مثال هذیان اشعارت .
خوشحالم که وقتی هم برای من داشتی !!!

مسیح یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:10 ب.ظ

سلام سعیده جان
ممنونتم
با یه شعر به روزم
...........................
سعیده جان بهاره!!!

ارمیا(عاشق های تنها) یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:27 ب.ظ http://lovertanha.weblog.sh

برای رویت بهار نیازی به وجود گل ها و درختان سر سبز و پرنده های خوش آواز نیست!!! بهار را با دل بین! هر گاه دلت سبز و خوش باشد آنگاه وقت بهار ست!!!! مبادا خانه ات ابری به سان سوگواران عریان جامه ی پوچ و تباهی باشد و دل همچو مرغی سر فکنده زیر برف!!!!!
آری بهار است آن سان که با چشم دلت بینی! آری بهار است...
-------------
شعر فوق العاده ای نوشته بودی سعیده جان!!! با فاز دوم مبارزه با بدحجابی آپیم!!!

سبز و موفق باشی...

شهرام یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:45 ب.ظ http://mythought.blogfa.com

سلام. خوبی؟ من همون شهرام صاحب وبلاگ زندگی زیباست هستم. من وبلاگ رو نقل مکان کردم به بلاگفا. اگه ممکنه لینک رو تصحیح کنید و لینک ذکر شده در بالا رو قرار بدید جای لینک قبلی. منتظر حضور شما در وبلاگ جدیدم هستم.

صبا دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:27 ق.ظ http://abgoosht.blogsky.com

سلام
این یک هذیان نبود یک حقیقت بود.شاید حرف دل خیلی ها بود.
خیلی قشنگ بود.
موفق باشی.

رضا دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:37 ب.ظ http://hoof.blogsky.com

سلام دوست عزیزم من آپم بهم ی سر بزن مطلبش از ی دوسته .دوست دارم با دقت بخونی و نظرت رو بگی .منتظرتم دل منو نشکن

حامد دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:50 ب.ظ

این روز ها حواس همه کس با هیچ کس است
بگذار غار تنهایی هامان را آب و جارو کنیم

فروزان دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:16 ب.ظ http://forozan123

سلام عزیزم عالی بود

ارمیا(عاشق های تنها) دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:38 ب.ظ http://lovertanha.weblog.sh

سلام سعیده جان...
مرسی از حضورت گرم و سبزت... چرا آپ نمی کنی تنبل؟؟؟؟؟
منتظریمااااااااا

سبز و موفق باشی...

someone سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:45 ق.ظ http://yaveh-gooyan.blogsky.com

سلام
نمی دونم بهار را دوست داشته باشم یا نه

دلم گرفته
نمی تونم بنویسم

باز می یام ....

به روز هستم دوست داشتی بیا ... خوشحال می شم

وحیده سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:41 ب.ظ

حواس؟
دیگر نه دل دارم و نه حواس...
من کجام؟
.
.
.
فقط خدا می دونه.

vahideh سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:01 ب.ظ

سلام
بالاخره ما هم از بستر بیماری برخاستیم.
چه چیزها که دلمان می خواست.
.
.
.
کاش از خواب این دنیا برمی خاستیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد