اما چرا
هی هر چه اتفاقی
قندان و استکان ها را
در سینی
می چینم
یا هر چه کفشهایم را ...
جفت می شوند
در گوش من
دیگر صدای زنگ نمی آید ؟
------------------------------------
از تمام رمز و رازهای عشق
جز همین سه حرف
جز همین سه حرف ساده ی میان تهی
چیز دیگری سرم نمی شود
من سرم نمی شود
ولی ...
راستی
دلم
که می شود !
(( یادش گرامی ))
سلام
واقعایادش همیشه سبز.
با سلام
یه مراسمس بود دیشب تهران واسه استاد
خیلی خوب بود جای شما خالی
به روزم با یه سپید
سلام...
قطار می رود
تو می روی
تمام ایستگاه می رود
و من چقدر ساده ام
که سالهای سال
در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان
به نرده های ایستگاه رفته
تکیه داده ام!
روحش شاد...
همین.
روحش شاد...چیز دیگری سرم نمی شود
من سرم نمی شود
ولی ...
راستی
دلم
که می شود !
یادش گرامی
سرم نمی شود
دلم هم نمی شود
.
.
.
وای از دست این سه حرف ساده میان تهی!
چه کرده ای تو با دلم؟
بودم...اما نبودم...هستم...اما نیستم...به خیالم