( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش


عشق یعنی
... سرت را بگیرد در آغوش 
و موهای سپیدت را بشمارد دانه دانه،
و تو حیرت کنی
که از کِی
... این قدر پیر شده ای


-علیرضا معتمدی