من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش
درباره من
بی دلیل آسمان ابریست
بی دلیل باران می بارد
بی دلیل دلتنگ شده ام
در این ازدحام فکر و قهر و دغدغه
بی دلیل شعر می گویم
ملامتم مکن
من که دریا نیستم
من تنها شاعری هستم تهیدست
که به بهانه ابرو باران و قهر
شوریده می شود
وشعر می گوید.
ادامه...
رفیق بی کلک ، مادر !
من فک میکنم حقیقت تلخ نیس
فاصله اش با باورها و تصاویری که ما تو ذهنمون داریم زیاده و اینه که آزار دهنده هس!
شاید با تغییر باورهامون تلخی اش کمتر بشه!
خیلی خوب درد عشق رو به تصویر کشیدی
حسن تعلیل قشنگی داشت
این خاطرات یادم نمی ماند
مرا ببخش
اما
یاد من افتاده است
جایی همین نزدیکی ها...!!
شاعر نشدم اما عاشقق که شدم واس همین خوب می فهمم پاییز چه حال و هوایی داره
عاشقی بد دردی و تو هم گرفتارش شدی
چقدر شعر کوتاه و قشنگی بود!!!مختصر و مفید...
... واین روزها بهار هم دیگر دیر تر عاشق میشود / پیروز باشی
نذار بدون تو دلم از همه چی خسته بشه
نذار بدون تو چشای باز من بسته بشه
نذار صدای قلبی که داره واسه تومی زنه
با رفتن تو کم بشه آروم و آهسته بشه
خیلی وب قشنگی داری ***
ببخشی الان خیلی وب قشنگی داری ***