اگر رسالت من در زمین این است پس ناچارم از پذیرفتنش چرا که مبعوث شدنم نیز در اختیار من نبود . پس یاری ام کن تا با شادی رسالت خویش را انجام دهم چرا که مردمان نیازمند منند و من نیازمند شادی ام .
من تو را یاری می کنم پس تو نیز مرا یاری کن !
پ.ن : ایلیا ( الیاس ) پیامبری که نمی خواست پیامبر باشد ، اما مجبور بود !
انسان را جز اجبار اختیاری نیست.
با وزنه های انسان کیلویی تو آدرس زیر آپ هستم.زیاد نامربوط به موضوع نیست.خوشحال میشم نظرتونو در موردش بدونم.
http://drmashmakh.persianblog.ir/post/31
منتظرم.
مطلب جالبی بود.
منبعش کتاب مقدس هست ؟؟
به چشمانت بیاموز که برای هر کسی بیخواب نشود
به زبانت بیاموز که هر اسمی ارزش جاری شدن ندارد
به زبانت بیاموز به هر کسی نگوید دوستت دارم
به لبانت بیاموز هر لبی ارزش بوسیدن ندارد
به پاهایت بیاموز هر راهی ارزش رفتن ندارد
به آن دو بیاموز که به رفتن عادت نکند
دلت شاد
سلام
ممنون از حظور سبزت
خوشحال شدم بازم بهم سر زدی
ولی یه سوال دارم
میتونم بپرسم چرا اینقدر غمگین مینویسی ؟؟؟
البته اگه فوضولی نباشه
سلام
خوبی؟
نمی دونم.جدی نمی خواست؟
آپم
فعلا...
سلام...
ایلیا را دوست دارم... چون گاهی هم هوس میکرد!
این جمله خیلی آشنا بود... توی کوه پنجم نبود!؟
همین.
سلام
نیستی خانوم؟
اما هنوز هم به فکر فرو می رم با جمله های آخر بعضی پست هات که مثل پتک رو سر آدم می کوبه!
همه آدمها پیامبری دردرون خویش دارند!
کاش رسالتمان را بدانیم.
جالبه تا حالا چیزی از الیاس نشنیده بودم.ولی این اسم چند سال پیش سر فیلم اغما خیلی سر و صدا راه انداخت و خیلی ها اعتراض کردند.
..........................
میبینم که جلوی اسم وب لاگت یه جمله جدید اضافه کردی جریان چیه؟؟؟
تو اگه جاش بئدی چه میکردی ؟
من شاید ..... خودمو به دیوانگی میزدم..
:)
غمگین مخوای باشی باش ولی غمگین مهربون باش !
تعجب نداره اون بنده خدا الیاس هم مثل ما گیج میزده که تو این دنیا چیکاره است!
درود سعیده جان
نخستین بارست که می بینم دلنوشته هایت را ولی نمی توانم کتمان نمایم متفاوت بودنت را که جای تبریک دارد ...
از الیاس هم تا به حال نشنیده بودم و سپاس بابت پستت ...
درود دوست نازنینم
به روزم با :
" خداوند بر نقد پذیریتان بیفزاید ! "
و منتظر قدمی و نگاهی ...
شاد زی و سر بلند
همه ما ناچاریم